هانا داره دندون درمیاره!!!!!!!
دختر کوچولو نازم مدتی است که لثه هاش رو هی با دستاش فشار میداد و با تمام نیرو اونارو به هم می مالید و ریزش آب دهنش خیلی زیاد شده بود.اولش اصلا فکر نمیکردیم که مربوط به دندونش باشه آخه خیلی زود بود ولی باباش زودتر از من متوجه این قضیه شد و برجستگی و سفیدی داخل لثه پایینش رو دید و خوشحال شد که دخترمون داره بزرگ میشه و دندون درمیاره.
دندانپزشکان از جمله دایی جونش میگن هر چی دندون زودتر دربیاد بیشتر در معرض پوسیدگی قرار میگیره ولی خوب دیگه باید دندوناشو مراقبت کنیم و به بهداشتش توجه بیشتری کنیم که خراب نشن البته اگر هم شد چاره ای نیست ولی داییش هست که به دادش برسه!!!!!!!!!!!
هانا توتولو چند روزیست که داره اشیاء و اسباب بازیهاشو با دستش میگیره و نگه میداره و با زور خودش اونا رو بالا میاره و به سمت دهنش میبره .قربونش برم این دختروووووووووووووووو!!!!!!
از حالا به بعد حواسم رو باید بیشتر جمع کنم و مراقب باشم هر چیزی رو تو دهنش نذاره و اسباب بازیهاشو زود به زود بشورم تا آلوده نباشن.
هفته پیش بعد از 5 ماه بالاخره با هانا رفتم دانشگاه تا به همکارا و دوستام سری بزنم و خودم رو محک بزنم ببینم میشه با این ناناس خانوم رانندگی کرد و رفت سر کار یا نه ؟ که دیدم آره میشه دختر خوب و آرومی بود.
یکی از دوستام و همکار عزیزم که همون خاله تبسم باشه به محض دیدن هانا جونم خیلی خوشحال و ذوق زده شد و همش دوست داشت هانا رو بغل کنه و ببوسه.خلاصه کلی محبت کرد بهمون و ازمون استقبال گرمی کرد.دستت درد نکنه خانومی(اگه داری اینو الان می خونی)!
یکی دیگه از همکارا و دوست خوبم سیما جون هم موقع ظهر اومد و هانا رو دید و شرمندمون کرد دست شما هم درد نکنه عزیز.
یه چند ساعتی رو دانشگاه موندیم و بعدش برگشتیم خونه و هانا حسابی خسته شده بود.خوبیش اینه که به محض سوار شدن تو ماشین میخوابه تا برسیم به مقصد.
صندلی ماشینشو گذاشتم عقب و با کمربند بستمش بیچاره تو همون وضعیت خوابش برده بود.فداش بشم خیلی ماههههههههههه.
یک ماه دیگه از مرخصیم بیشتر نمونده و تو این مدت باید به همه کارای اصلی و عقب موندم برسم.
راستی اون روز تونستم چند تا عکس از هانا وقتی خواب بود بگیرم هر چند زیاد جالب نشدن ولی میذارم که بیبینید:
این دو تا عکس آخری هم توی مطبم گرفته شده!!!