لحظات شیرین با تکونای هانا عسلی
سلام ملوسک مامانی امروز صبح اینقدر تکون تکون خوردی که بیدارم کردی فکر کنم گرسنه ات شده بود داشتی لگد می زدی که یالا پاشو مامان خوابالو گشنمه . راستی یادم رفت بگم اولین باری که تکونای قشنگتو توی شمکم حس کردم هفته بیستم بارداریم بود و اینقدر هیجان زده شده بودم که نگو انگار یه ماهی کوچولو موچولو داشت توی دلم شنا می کرد . بعد از اونم که دیگه کم کم بزرگتر شدی و بیشتر تکون می خوردی و یه دفغه از رو لباسم یه چیز قلمبه می زد بیرون که منو بابایی خندمون می گرفت و کلی ذوق می کردیم . حالا از اون موقع هر وقت بابا جونت از خواب بیدار میشه می پرسه جوجو بیداره یا خوابه بعدشم محکم ...
نویسنده :
مامان شبی
9:03